یک روی سکه دفاع مقدس، سالهای حضور مجاهدان خدا در میدانهای نبرد حق علیه باطل بود و روی دیگر آن، خانوادههای استوار و فداکار آن عزیزان بود که خوش درخشیدند؛ و اینک ماییم و سنگینی مسئولیت خطیر تحقق آرمانهای امام شهدا و شهدای انقلاب و دفاع مقدس؛ سلام بر شهیدان و بر خانوادههای استوار آنان.
فرهنگ دفاع مقدس چکیده و عصاره همه فضائل اخلاقی و ارزشهای انسانی - اسلامی است. از همین رو این فرهنگ میتواند مبنا و چارچوب فرهنگ سیاسی ما برای تحقق تمدن بزرگ دینی ما باشد. این فرهنگ همچنان که توانست در سالهایی نه چندان دور انسانهای متعهد، مسئولیتپذیر و اخلاقگرا تربیت کند، میتواند با تمام عناصر و اضلاع خود در عرصه سیاست موجبات فتح ارزشها شود؛
چراکه این فرهنگ در آزمونی سخت و سترگ امتحان خود را به نام دفاع مقدس پس داد و چشمه زلالی شد که بر مبنای آن همه ایرانیان با تمسک به ایمان دینی و خرد تمدنی، سوای علایق و سلایق سیاسی و یا حتی طبقات اجتماعیشان، برای هدفی بزرگ که همانا حفظ جمهوری اسلامی ایران، یکدل و یکصدا شوند.
به اعتقاد بنده لزوم نهادینگی و دخالت فرهنگ دفاع مقدس در عرصه سیاست محرز، مشخص و الزامی است؛ چراکه این فرهنگ سیاست را از دیانت میداند و به فعالیت سیاسی اصالتی عقلی و دینی میبخشد و در میدان عمل نشان میدهد که فعالیت سیاسی مورد نظر انقلاب و اندیشههای امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری با سیاسیکاری و یا سیاستبازی تفاوت جدی و محسوسی دارد؛
سیاست مبتنی بر اخلاق و تلاش برای حفظ اصول و گفتمانهای اسلامیت در مبارزه و فعالیت سیاسی جزء اصلیترین مسئولیتهای خدشهناپذیر همه نیروهایی است که به تداوم انقلاب دلبستهاند؛ چنانکه بنیانگذار انقلاب اسلامی میفرمایند: «اسلام مکتب انسانسازی است؛ اسلام برای تربیت انسان آمده است. مطلب در برنامه اسلام انسان است و تربیت انسانی؛ تمام انقلاب ما اسلام است... و والله اسلام تمامش سیاست است و... اسلام را این آقایان بد معرفی کردهاند؛ باید به این نادانها و کسانی که دین را از سیاست جدا میدانند گفت که قرآن کریم و سنت رسولالله(ص) آنقدر که در حکومت و سیاست احکام دارند، در سایر چیزها ندارند.»
اکنون و در برهه فعلی جامعه، میبایست بستر را برای ورود عناصر فرهنگ دفاع مقدس که متشکل از اخلاص، اخلاق و التزام شعورگرا به ولایت فقیه است، به عرصه سیاست آماده نمود و مبنای این فرهنگ را نظیر اخلاقگرایی بدون ریاکاری و عوام فریبی، عمل توأم با آگاهی، حرکت با تدبیر، عقل و برنامه و قانونگرایی و اعتدال ذیل التزام عملی به ولایت فقیه را به کار بست و طعم نهادینگی سیاست اخلاقگرا را به کام مردم و علیالخصوص نخبگان شیرین کرد.
از منظر دیگر با بررسی شاخصهای سیاسی فرهنگ دفاع مقدس در نزد مجاهدان این عرصه، درمییابیم که رزمندگان دفاع مقدس برکتهای آسمانی بودند که فارغ از تمامی گرایشها و خصلتها، بیتوقع و گمنام همه داشتهها و انباشتهای خود را در مسیر حفظ منافع نظام و منافع ملی خرج میکردند و در صحنه روزگار آن دوران، احیاگر واژههایی همچون تبعیتپذیری، محبت، صداقت، عزت و حماسه، مسئولیتپذیری، اعتدال، اعتماد، کارآمدی و آرمانگرایی واقعبینانه ذیل ولایت امام خمینی(ره) شدند که این امر حاصل امتزاج شور سیاسی و شعور دینی، عقلانیت و عرفان است.
مقوله سیاست در فرهنگ دفاع مقدس فقط از جنس شعار نیست بلکه از جنس شعور، عمل و تکلیف است و به تعبیر شهید بهشتی(ره) «سیاست عبادت است... ایفای وظیفه سیاسی غیر از سیاست بازی است، سیاست بازی یعنی خودپرستی، یعنی مقام پرستی، یعنی سودپرستی، یعنی فدا کردن مصالح جامعه در راه مسائل شخصی، یعنی دروغزنی و دروغگویی» و بزرگترین شاخصه فرهنگ دفاع مقدس گسترش روحیه برادری و بایستههای حفظ منافع ملی و خاستگاه ولایت فقیه است و دقیقا آنچه ما را در جنگ به پیروزی رساند «وحدت سیاسی» و «همت جهادی» بود.
امروز و در هفته دفاع مقدس فرصت مناسبی است تا جامعه امروزمان را با ابعاد مهم و اساسی دفاع مقدس بیش از پیش آشنا کنیم. پیروزی در دفاع مقدس با پیمان مقدس عشق و عقل حاصل شد. عشق به دین و ملت و التزام عملی به عقل، تدبیر و خرد، عصاره فرهنگ دفاع مقدس است؛
اما موفقیت این الگو تنها به همینجا خلاصه نمیشود بلکه این فرهنگ منطق کلی انقلاب و الگوی سیاسی ما برای موفقیت در تمام عرصههای جامعه است؛ چنانکه مقام معظم رهبری میفرمایند: «این جنگ، مظهر و تجلی همه روحیات خوب و سازندهای است که یک ملت و یک کشور را میتواند به تعالی حقیقی برساند... این جنگ حقیقتا یک گنجِ تمامنشدنی است.»
امروز مهمترین وظیفه ما در گرامیداشت عملی یاد و راه شهدا، همت مضاعف و کار مضاعف در جهت احیای فرهنگ اصیل و غنی دفاع مقدس و مبارزه با تحریفاتی نظیر موعودگرایی غیردینی و ملی گرایی و تمام سطحینگریها در جامعه کنونی ماست و اگر میخواهیم در دنیای کنونی به سیاستورزی و اداره جامعه بپردازیم،
باید مدیریت اخلاقگرا و مدیریت اختلاف سلایق را بیاموزیم و یاد بگیریم که چگونه از میان تکثرها، وحدت بیافرینیم و چگونه در صراط نظام جمهوری اسلامی و در راستای تحقق اهداف نظام ذیل التزام عملی شعورگرا به ولایت فقیه گام برداریم. در پایان ضمن گرامیداشت یاد و خاطره شهدای انقلاب و دفاع مقدس، غزلی از شاعر عزیز، استاد شهریار خدمتتان تقدیم میگردد.
آبی که خاک کشور ما درمیان گرفت
خاکش جواهری است که در پرنیان گرفت
بنشان غبار فتنه که این نوبهار عشق
چون ابر انقلاب به سر سایبان گرفت
سیمرغِ دین، به کوری اسفندیار کفر
پرورد رستمی که کمین و کمان گرفت
این «رهبر کبیر»، «خمینی بتشکن»
خط امان خود ز «امام زمان» گرفت
سرپنجه «ولی» است کزین آستین برون
بیخ گلوی فتنه آخر زمان گرفت
یک دود آه گرم در این شش جهت نبود
آن شعله زد زمین که به هفت آسمان گرفت
کفر از برون و شرک و نفاق از درون ولی
ایمان مگر امان که تواند کران گرفت؟
طفلانه رفت بر در میخانه، شهریار
امّا پیاله از کف پیر مغان گرفت